سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
فدای سرت
نویسنده : یاسر رحمانی
تاریخ : چهارشنبه 91 دی 13
زمان : ساعت 12:1 صبح

 

دوباره روضه گرفته دلم برای سرت

دمی نشد که نباشد به دل هوای سرت

چهل شبست که من قصه گوی مهتابم

چهل شبست که گفتم ز ماجرای سرت

شروع قصه من تل خاکی و وقتی

که بوسه زد لب آن دشنه برقفای سرت

وناگهان شب تاریک ما چراغان شد

دمی که بر سرنیزه نشست نای سرت

تو راهی سفر کوچه های کوفه و شام

و من چقدر دعا خوانده ام برای سرت

الا که دُرّ یتیمی و آشنای یتیم

روا نبود شود سنگ آشنای سرت

اگر سیاه و کبودم فدای روی مهت

اگر شکسته سرزینبت فدای سرت

بخوان دوباره بر این قوم خواب،مُزّمِّل

بخوان که قول ثقیلاست آیه های سرت

شکست نافله ام در قنوت وقت سحر

شنیدم از سر نی تاکه ربنای سرت

شبی به دیر مسیحی شبی به کنج تنور

چه حاجتی که روا گشت با دعای سرت

در ازدحام سرت زیر دست و پا گم شد

دویدم و نرسیدم به گرد پای سرت

هنوز خاطره ای مایه عذاب منست

صفیر چوب به لب خورده و صدای سرت

چه کرد با سرتو آنقدر بگویم که

رقیه گفت ببوسم من از کجای سرت

نیامدم که زیارت کنم مزار تورا

زراه دور آمده ام جان دهم به پای سرت

توای که خون خدایی تو ای که ذبح عظیم

خدا نوشته برای تو و منای سرت

 




برچسب ها: اربعین (1)، | نظر بدهید



مرجع دریافت قالب ها و ابزارهای مذهبی
Design By : Ashoora.ir


 

پایگاه جامع عاشورا